كل عناوين نوشته هاي ( آرشيو شده ) عليرضا بابايي

عليرضا بابايي
[ شناسنامه ]
تا قيامت هم اگر قهريم، يعني آشتي ...... جمعه 94/11/16
يک نيمه شب مي شد ببينم عکس خوابت را. ...... پنج شنبه 94/11/15
درد را در قفس سينه فشرديم ,دريغ! ...... پنج شنبه 94/11/15
چنديست كه در دام نگاه تو اسيرم ...... پنج شنبه 94/11/15
تلخ تلخم،گريه دارم،مهربان! طوري م نيست ...... سه شنبه 94/11/13
شبيه آتشي در باد خاکستر نمي گيرم ...... شنبه 94/11/10
نيمه گمگشته ات را دير پيدا ميکني ...... چهارشنبه 94/10/30
روزي چند بار دوستت دارم ...... چهارشنبه 94/10/30
بزن باران درين بستر که همراهِ تو مي بارم ...... چهارشنبه 94/10/30
من آرزوي تو كردم كه بيشتر باشي ...... چهارشنبه 94/10/30
چه بايد گفت با آن کس که مي داني نمي ماند؟! ...... چهارشنبه 94/10/23
دلم وا مانده در کاري که فکرش را نمي کردم ...... سه شنبه 94/10/22
جايي نرو ! بچرخ فقط در مدار من ...... سه شنبه 94/10/22
مي کشم بر شانه هايم غربت ِاندوه را ...... دوشنبه 94/9/16
چه دردي بيشتر از اين که دردم را نميداني ...... دوشنبه 94/9/16
<   <<   11   12   13   14   15   >>   >
  ==>   ليست غير آرشيوي ها