كل عناوين نوشته هاي (
آرشيو شده
)
عليرضا بابايي
عليرضا بابايي
[ شناسنامه ]
نم باران، لب دريا، غم تو، تنگ غروب...!
......
پنج شنبه 94/6/5
مي خواهم و مي خواستمت تا نفسم بود...!
......
پنج شنبه 94/6/5
در خيالات خودم در زير باراني که نيست
......
دوشنبه 94/6/2
بايد در امتداد باد گيسو رها کني
......
جمعه 94/5/30
قول دادم به خودم غصه تراشي نکنم
......
سه شنبه 94/5/27
سخت است که معتاد نگاهي شده باشي
......
دوشنبه 94/5/26
دستي دراز نيست به عنوان دوستي
......
شنبه 94/5/24
به خير اوست ولي شر حساب خواهد شد
......
جمعه 94/5/23
دو چشمم نم نم باران و دل دشت کوير امشب
......
جمعه 94/5/23
ولي در شهرِ من رسم است، مي بوسند مهمان را
......
جمعه 94/5/23
مي ميرم از جدايي
......
پنج شنبه 94/5/22
جـدال عـقـل و دل هـمـواره در مـن مـاجــرا دارد
......
يكشنبه 94/5/18
گاهي چه بي گناه ، دلت پير ميشود
......
يكشنبه 94/5/18
از اوج افتادم افتادم و اين اقبال من بود...!
......
شنبه 94/5/17
گلپونه ها
......
شنبه 94/5/17
<
<<
11
12
13
14
15
>>
>
==>
ليست غير آرشيوي ها
سفارش تبليغ