كل عناوين نوشته هاي (
آرشيو شده
)
عليرضا بابايي
عليرضا بابايي
[ شناسنامه ]
بين گيسوي تو هم گل هاي شب بو لازم است؟!
......
جمعه 94/4/26
بايد ببوسي چشــم هاي روشنــم را
......
چهارشنبه 94/4/24
لواشکانه به دندان نشسته اي جانم
......
يكشنبه 94/4/21
جا نمازم را به سمتت بي وضو وا كرده ام
......
شنبه 94/4/20
من شبيه کوهم امّا از وسط تا خورده ام
......
شنبه 94/4/20
هي! خدا جو! عشق مي آيد پري جويت کند
......
پنج شنبه 94/4/18
قرص ِ ناني توي گندم زار ؛ هي يادش بخير !
......
چهارشنبه 94/4/17
خنجرت رو غلاف کن دختر
......
دوشنبه 94/4/15
شبي آغوش روي ِ سايه ات وا کرده اي هرگز؟
......
يكشنبه 94/4/14
بانو حکيمان بر سرت در اختلافند
......
شنبه 94/4/13
مثل يک آيينه ام ، از «آه» مي ترسم رفيق
......
جمعه 94/4/12
بگو به عقربه ها موقع دويدن نيست
......
پنج شنبه 94/4/11
مرا هيچ دوست مي داري؟
......
سه شنبه 94/4/9
بايد از هرچه دوات است سيامشق کند...!
......
يكشنبه 94/4/7
اينگونه بود ها..! که بغل اختراع شد...
......
پنج شنبه 94/4/4
<
<<
16
17
18
19
20
>>
>
==>
ليست غير آرشيوي ها
سفارش تبليغ