عليرضا بابايي
[ شناسنامه ]

گرچه من سوخته ام دم به دم از تنهايي	......	چهارشنبه 96/5/18
در آغوشت کشيدم مثل خاک مرده باران را	......	چهارشنبه 96/5/18
خون به دلم کرد و کناري گذاشت	......	سه شنبه 96/5/17
تو زخم مى زنى و شيوه ات لطافت نيست	......	سه شنبه 96/5/17
من حسادت ميکنم حتا به تنها بودنت	......	سه شنبه 96/5/17
تو گفته بودي ميکشد دريا به هرسويت	......	دوشنبه 96/5/16
اگر اين پَنجره در سينه يِ ديوار نبود	......	پنج شنبه 96/5/12
بشکن تمامِ شاخه هارا ريشه مي ماند	......	پنج شنبه 96/5/12
اختياريست به ظاهر که در آن مجبوري	......	پنج شنبه 96/5/12
در کوچه هاي مه زده تکرار مي شوم	......	پنج شنبه 96/5/12
شادي و غم بعد از اين در چشم من مثل همند	......	سه شنبه 96/5/10
هر چقدر اين روزها دستان من تنهاترند	......	يكشنبه 96/5/8
بدان قدر مرا؛ مانند من پيدا نخواهد شد	......	يكشنبه 96/5/1
بگذار مثل کاغذي تاخورده باشم	......	يكشنبه 96/5/1
بي عشق دست و بال من از زندگي تهي است	......	شنبه 96/4/31
<      1   2   3   4   5   >>   >

  ==>   ليست غير آرشيوي ها