كل عناوين نوشته هاي (
آرشيو شده
)
عليرضا بابايي
عليرضا بابايي
[ شناسنامه ]
شمع سحرگاهي
......
دوشنبه 93/8/12
وقتي بيايي سينه را ، خانه تکاني مي کنم
......
يكشنبه 93/8/11
به خودش آمد و فهميد که چشمش تر بود
......
يكشنبه 93/8/11
لشگريان خيره سر،چند نفربه يک نفر؟
......
جمعه 93/8/9
مي شود سخت ترين مساله آسان باشد...
......
چهارشنبه 93/8/7
مثل تو بابا نمي آيد به دنيا هيچکس
......
چهارشنبه 93/8/7
گرچه با کپسول اکسيژن مجابت کرده اند
......
چهارشنبه 93/8/7
اصلاً حسين جنس غمش فرق مي کند....
......
چهارشنبه 93/8/7
هيچکس مثل من اينگونه گرفتار نشد
......
سه شنبه 93/8/6
سبز دنيايي ما سبز ردايت نشود
......
يكشنبه 93/8/4
چه خوش است حال مرغي که قفس نديده باشد
......
چهارشنبه 93/7/30
باران گرفته بود که ديدم تو را عزيز!
......
چهارشنبه 93/7/30
لذت مرگ نگاهي ست به پايين کردن
......
دوشنبه 93/7/28
غمي دارد دلم شرحش فقط افسانه مي خواهد
......
يكشنبه 93/7/27
اي درآميخته با هر کسي از راه رسيد !
......
شنبه 93/7/26
<
<<
26
27
28
29
30
>>
>
==>
ليست غير آرشيوي ها
سفارش تبليغ