كل عناوين نوشته هاي ( آرشيو شده ) عليرضا بابايي

عليرضا بابايي
[ شناسنامه ]
يك برگ دلتنگي و يك خودكار ، يعني شعر ...... شنبه 93/1/16
زود مستم مي کند چشمت ... برايم خوب نيست ...... شنبه 93/1/16
شاهد مرگ غم انگيز بهارم چه کنم؟ ...... جمعه 93/1/15
باران به بغض يک زن تنها نياز داشت ...... جمعه 93/1/15
اين که با خود مي کشم هر سو، نپنداري تن است ...... پنج شنبه 93/1/14
ميخانه همان ، باده همان ، مست همان است ...... پنج شنبه 93/1/14
من با غزلي قانعم و با غزلي شاد ...... پنج شنبه 93/1/14
دنبال دو کلمه مي گشتم ...... پنج شنبه 93/1/14
بعدِ تو منظره ي کوچه ي مان فرق نکرد ...... چهارشنبه 93/1/13
درد عشقي کشيده ام که فقط، هر که باشد دچار مي فهمد ...... سه شنبه 93/1/12
گل فروش ...... دوشنبه 93/1/11
بغض غريبي در ميان بيت ها جاري است، مي فهمي؟ ...... دوشنبه 93/1/11
چگونه حرف زدم بيشتر عليه خودم ...... دوشنبه 93/1/11
غزل مثل تو رنگين است اي يار ...... دوشنبه 93/1/11
سفر ...... يكشنبه 93/1/10
<   <<   46   47   48   49   50   >>   >
  ==>   ليست غير آرشيوي ها