عليرضا بابايي
[ شناسنامه ]

نشانم داد چشمانت خدايى را كه در دين است	......	دوشنبه 92/11/14
من مدتي ست ابر بهارم براي تو	......	يكشنبه 92/11/13
جنون زلف هايت برده از من باز، بازي را	......	يكشنبه 92/11/13
غزل سرودم و گفتي که شاعران آري!	......	يكشنبه 92/11/13
ناخوش شده ام درد تو افتاده به جانم	......	شنبه 92/11/12
مي خواهم از اين آينه ها خانه بسازم	......	پنج شنبه 92/11/10
دستخطي دارم از او بر دل خود يادگار	......	پنج شنبه 92/11/10
با خنده کاشتي به دل خلق ، کاش ها	......	چهارشنبه 92/11/9
سال ها عاشق يک شخص مجازي سخت است	......	سه شنبه 92/11/8
امشب غزل! مرا به هوايي دگر ببر	......	سه شنبه 92/11/8
نشسته در تب حال و هواي چشمانت	......	دوشنبه 92/11/7
نخواهي ديد جز من، در کسي اين سربه راهي را	......	دوشنبه 92/11/7
ببين در سطر سطر صفحه ي فالي که مي بينم	......	دوشنبه 92/11/7
من چه در وهم وجودم ، چه عدم ، دل تنگ ام	......	يكشنبه 92/11/6
حيرت زده ام تشنه ي يک جرعه جوابم	......	شنبه 92/11/5
<   <<   56   57   58   59   60   >>   >

  ==>   ليست غير آرشيوي ها