كل عناوين نوشته هاي (
آرشيو شده
)
عليرضا بابايي
عليرضا بابايي
[ شناسنامه ]
ميخواستم خراب نگاهش شوم ، نشد
......
پنج شنبه 92/11/3
من آن مرغم که افکندم به دام صد بلا خود را
......
چهارشنبه 92/11/2
گفتند: نگذر از غرورت، کار خوبي نيست
......
سه شنبه 92/11/1
به پاس آمدنت صبر هم چنان باقي ست
......
دوشنبه 92/10/30
نشسته ام به تماشاي چشم چون پري ات
......
دوشنبه 92/10/30
شبگرد شعرها تو که ترديد ميکني
......
شنبه 92/10/28
از جواهرخانه خالي نگهباني بس است
......
پنج شنبه 92/10/26
در نگاهت رنگ آرامش نمايان مي شود
......
چهارشنبه 92/10/25
زود ميلرزد دلم! اينقدر طنازي نکن!
......
جمعه 92/10/20
بوي کافور گرفتم نفحاتي بفرست
......
جمعه 92/10/20
مردان قدرتمند تنها يک نفر دارند
......
پنج شنبه 92/10/19
گفتي كه برو حضرت آقا! شدني نيست
......
سه شنبه 92/10/17
ديشب کسي مزاحم خواب شما نبود؟
......
دوشنبه 92/10/16
بر قاب خيس پنجره مانده نگاه من
......
جمعه 92/10/13
هميشه با دل تنگ و تپيده مي آيي
......
جمعه 92/10/13
<
<<
56
57
58
59
60
>>
>
==>
ليست غير آرشيوي ها
سفارش تبليغ