كل عناوين نوشته هاي ( آرشيو شده ) عليرضا بابايي

عليرضا بابايي
[ شناسنامه ]
اي علي اصغر گل نورسته ام ...... جمعه 91/9/3
با اشک هاش دفتر خود را نمور کرد ...... جمعه 91/9/3
مي روم به سمت شام ِ چشم هات ...... جمعه 91/9/3
بايد فراموشت کنم چنديست تمرين مي کنم ...... پنج شنبه 91/9/2
عمر من و انبوه غمت، سرشدني نيست ...... پنج شنبه 91/9/2
شبيه برگ پاييزي ، پس از تو قسمت بادم ...... پنج شنبه 91/9/2
يک دقيقه زل زدن در چشم زيباي تو چند ؟ ...... سه شنبه 91/8/30
دلتنگي ام را از تو پنهان مي کنم ، برگرد ...... سه شنبه 91/8/30
هي ابر ميشدم من و باران نمي گرفت ...... سه شنبه 91/8/30
رفتنت آغاز ويرانيست حرفش را نزن ...... دوشنبه 91/8/29
قيمت گوشواره ارزان است ...... يكشنبه 91/8/28
در راه رسيدن به تو گيرم که بميرم ...... يكشنبه 91/8/28
من آتش عشقم که جهان در اثرش سوخت ...... يكشنبه 91/8/28
آن کشته که بردند به يغما کفنش را ...... يكشنبه 91/8/28
قول دادم که دگر عشق گدايي نکنم ...... يكشنبه 91/8/28
<   <<   86   87   88   89   90   >>   >
  ==>   ليست غير آرشيوي ها