بغض خاموشم و آوا شدنم نزدیک است
گره ی کورم اگر، واشدنم نزدیک است
شهر من گم شده زیر تلی از خاکستر
در پی ام هستی و پیدا شدنم نزدیک است
عشق چادر زده چندی ست حوالی دلم
مژدگانی بده بر پا شدنم نزدیک است
" فاش می گویم و از گفته ی خود دلشادم "
عاشقت هستم و رسوا شدنم نزدیک است
وصلت دست من و چاک گریبان شما
شک ندارم که زلیخا شدنم نزدیک است
بهروز آورزمان
دیگر اشعار : بهروز آورزمان
نویسنده : علیرضا بابایی