بازدید امروز: 527 ، بازدید دیروز: 947 ، کل بازدیدها: 13095804


صفحه نخست      

تو را آن گونه میخواهم که باغی باغبانش را

بدست علیرضا بابایی در دسته علی سلیمانی تاریخ : 94/7/7 ساعت : 12:18 عصر

شبیه مادر پیری که می‌بوسد جوانش را

 

تو را آن گونه می‌خواهم که باغی باغبانش را

شبیه مادر پیری که می‌بوسد جوانش را

تو را در یک شب بارانی غمگین سرودم که

نمی‌دانم زمانش را، نمی‌یابم مکانش را

من آن سرباز دلتنگم، که با تردید در میدان

برای هیچ و پوچ از دست خواهد داد جانش را

پریشانم شبیه پادشاهی خفته در بستر

که بالای سرش می‌بیند امشب دشمنانش را

تو در تقویم من روزی نوشتی دوستت دارم

از آن پس بارها گم کرده‌ام فصل خزانش را

پرستویی که با تو هم قفس باشد نمی‌ ترسد

بدزدند آب و نانش را، بگیرند آسمانش را

تو ماهی باش تا دریا برقصد موج بردارد

تو آهو باش تا صیاد بفروشد کمانش را

من آن مستم که در می‌خانه‌ای از دست خواهد رفت

اگر دستان تو پر کرده باشد استکانش را

.

علی سلیمانی


دیگر اشعار : علی سلیمانی
دیدگاه

نویسنده : علیرضا بابایی

تو را آن گونه میخواهم که باغی باغبانش را

بدست در دسته علی سلیمانی تاریخ : 93/2/12 ساعت : 3:17 عصر

 

تورا ان گونه میخواهم که باغی باغبانش را

تو را آن گونه می‌خواهم که باغی باغبانش را

شبیه مادر پیری که می‌بوسد جوانش را


من آن سرباز دلتنگم، که با تردید در میدان

برای هیچ و پوچ از دست خواهد داد جانش را


پریشانم شبیه پادشاهی خفته در بستر

که بالای سرش می‌بیند امشب دشمنانش را


تو در تقویم من روزی نوشتی دوستت دارم

از آن پس بارها گم کرده‌ام فصل خزانش را


شبی در باد می رقصند موهایت،یقین دارم

شبی بر باد خواهد داد مردی دودمانش را


پرستویی که با تو هم قفس باشد،نمی‌ ترسد

بدزدند آب و نانش را، بگیرند آسمانش را


تو ماهی باش تا دریا برقصد،موج بردارد

تو آهو باش تا صیاد بفروشد کمانش را


من آن مستم که در می‌خانه‌ای از دست خواهد رفت

اگر دستان تو پر کرده باشد استکانش را


علی سلیمانی


دیگر اشعار : علی سلیمانی

ای لبت از هر چه سیب سرخ , شیرین بیش تر

بدست در دسته علی سلیمانی تاریخ : 93/2/2 ساعت : 8:46 عصر

موج دریا می رود بالا و پایین بیش تر

ای لبت از هر چه سیب سرخ , شیرین بیش تر
کی به پایت می شود افتاد از این بیش تر ؟

ترس دارم عاشقانت مست و مجنون تر شوند
روبری خانه ات بگذار پرچین بیش تر!

ماه سیری چند!هر شب با وجودت ای پری
موج دریا می رود بالا و پایین بیش تر

وصف آسانی ست... هر چه خنده هایت کم شوند
شهر پیدا می کند شب گرد غمگین بیش تر

آن بهاری که نسیمت را ندارد بهتر است
هر شب عیدش ببارد برف سنگین بیش تر

خواب دیدم (نیستی) تعبیر آمد (می رسی)
هر چه من دیوانه بودم ابن سیرین بیش تر!


 علی سلیمانی 


دیگر اشعار : علی سلیمانی

محبوب کردن