سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بازدید امروز: 127 ، بازدید دیروز: 805 ، کل بازدیدها: 13096209


صفحه نخست      

امشب که بغض دارم و شور سه تار نیست

بدست علیرضا بابایی در دسته مریم آرام تاریخ : 93/3/16 ساعت : 4:28 عصر

شل میکنم فقط گره ی روسریم را

 

امشب که بغض دارم و شور سه تار نیست

از من به جز نوشتن شعر انتظار نیست

 

شل میکنم فقط گره ی روسریم را

از بغض لعنتیم که راه فرار نیست!

 

شومینه روشن است و تعجب نمیکنم

وقتی که به هوای بهار اعتبار نیست!

 

لم می دهم که بشنوم اخبار روز را

وقتی دلم برای کسی بیقرار نیست!


این پرده را کنار بزن تا بگویمت

در باغچه، نشانه ای از برگ و بار نیست

 

باید بپرسم از همه ی مردمان شهر

بر شاخه ی درخت شما هم بهار نیست؟!!

 

"مریم آرام "


با تشکر از مجتبی عزیز بخاطر پیشنهاد این شعر زیباگل تقدیم شما


دیگر اشعار : مریم آرام
دیدگاه

نویسنده : علیرضا بابایی

باران به بغض یک زن تنها نیاز داشت

بدست علیرضا بابایی در دسته مریم آرام تاریخ : 93/1/15 ساعت : 7:31 صبح

شیشه برای گریه فقط " ها " نیاز داشت

 

باران به بغض یک زن تنها نیاز داشت

شیشه برای گریه فقط " ها " نیاز داشت

 

آهش دوباره شیشه ی درمانده را گرفت

زن بغض کرده بود و کسی را نیاز داشت

 

انگشت روی شیشه کشید و نوشت : غم

  "غم" گریه شد دورنش و حالا نیاز داشت _

 

سر روی زانویش بگذارد که هق هق اش

جایی برای دفن صداها نیاز داشت

 

باران به شیشه خورد و غمش خورده شد ، وبعد

دل ، درد می کشید و مداوا نیاز داشت

 

دلشوره ای گرفت و شبش تلخ تلخ شد

چون ماهیان تشنه به دریا نیاز داشت

 

زل زد به جاده ، سرخ شد و پرده را کشید

جیغ بنفش پرده تماشا نیاز داشت

 

این بغض لعنتی که امانش نداد ، رفت...

یک زن به شانه های تو این جا نیاز داشت ...

 

 

مریم آرام


دیگر اشعار : مریم آرام
دیدگاه

نویسنده : علیرضا بابایی

<      1   2      

محبوب کردن