کشته داد مسلسل چشمات
از کجا حکم تیر می گیری؟
قتل عام یه مملکت بس نیس؟
با چه رویی اسیر می گیری؟
عامل انقلاب تو قلبم
جرمت و اعتراف کن دختر
چشم های مسلحی داری
خنجرت رو غلاف کن دختر
تو یه سبک جدید تو شعری
داری آرووم رواج میگیری
عاشقی مسریه نیا سمتم
مرض لاعلاج میگیری
تن به آغوش دیگه ای بده من
تن به تنهایی خودم دادم
من یه عمره اسیرتم اما
با قرار وثیقه آزادم
از تو و زندگی و احوالت
خبرای موثقی دارم
داری از تو چشام می خونی
چه چشای دهن لقی دارم
من به همراهیه تو محتاجم
بخدا احتیاج هم بد نیست
تو که باشی کنار من دیگه -
مرض لاعلاج هم بد نیست
بغلم کن که توی آغوشت
کل دنیا بیوفته از چشمام
بغلم کن که واقعن خستم
بغلم کن که واقعن تنهام
هانی ملک زاده
وبلاگ شاعر : http://www.aluonak.blogfa.com/
پیشنهاد شده توسط mehboba hazara در صفحه لاین
دیگر اشعار : هانی ملک زاده
نویسنده : علیرضا بابایی