پیراهنم پیراهنت را دوست دارد ...
پیراهنم عطر تنت را دوست دارد
پیراهنم وقتی که می آیی سراغش
آغوشِ گرم و ایمنت را دوست دارد...
پیراهنم ، شب در اتاق گفتگومان
پیراهن از تن کندنت را دوست دارد
پیراهنم چشمش تو را خیلی گرفته
نامرد چشمِ روشنت را دوست دارد
خوب او حسودست و تو را از چشم مردم
پیداست ! پنهان کردنت را دوست دارد
پیراهنم دلتنگ میگردد برایت
تنگِ غروب و دیدنت را دوست دارد
آهسته در گوشت بیا چیزی بگویم
پیراهنم ، پیراهنت را دوست دارد ...
ایرج علی نژاد
دیگر اشعار : ایرج علی نژاد
نویسنده : علیرضا بابایی