تو هم به فکر منی حاضرم قسم بخورم
همین زمان علنی حاضرم قسم بخورم
به شوق وصل تو هر روز روزه میگیرم
و با چنین دهنی حاضرم قسم بخورم
که مثل من تو هم از این فراق دلتنگی
به فکر آمدنی حاضرم قسم بخورم
تو در میان کسانیکه بینشان هستی
طلای در لجنی حاضرم قسم بخورم
سکوت میکنی اما در انتهای سکوت
لبالب از سخنی حاضرم قسم بخورم
دلت بهانه و جمعی به فکر صید تو اند
برای اینکه زنی حاضرم قسم بخورم
از این غزل خوشت آمد و مانده ای که از آن
چگونه دل بکنی حاضرم قسم بخورم
مهرداد بابایی
دیگر اشعار : مهرداد بابایی
نویسنده : علیرضا بابایی